نگاه سوم نگاهی بس روشن امّا پنهان فقط تو بدان
نگاه سوم نگاهی بس روشن امّا پنهان فقط تو بدان
کاش قلب ها آنقدر خالص بودند که دعاها قبل از پایین آمدن دستها مستجاب می شدند♣
آخرين مطالب
لینک دوستان.ودر انتها درگاه پرداخت

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نگاه سوم و آدرس negahesevom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

 

عملکردها، فعالیت‌ها و وظایف چشم سوم
چشم سوم پل ارتباطی فیزیک و متافیزیک، ظاهر و باطن، جسم و روح، تن و روان، مغز و ذهن و خودآگاه و ناخودآگاه است.

چشم سوم پلی برای رفتن به فراسوی ابعاد مکان و زمان می‎باشد. بُعد فیزیکی ما ـ جسم ـ مقید به بُعد مکان و زمان می‎باشد، به این معنی که وقتی جسم ما در زمان حال است، دیگر نمی‎تواند هم‌زمان در گذشته و یا در آینده باشد. یا وقتی جسم ما در یک مکان است، نمی‎تواند هم‌زمان در مکان یا مکان‌های دیگر باشد. این محدودیت‌ها برای ابعاد متافیزیک وجود ما مصداق ندارد. پس انسان می‎تواند از طریق چشم سوم به ماورای بُعد مکان و زمان سفر کند. در اصل می‎توان با کمک آجنا به مکان‌ها و زمان‌های دیگر در عالم فیزیکی و حتی در عوالم دیگر اشراف پیدا کرد. فخرالدین عراقی چنین بیان می‎دارد که:

 

گشت بیدار چشم دل، چو مرا عالم از پیش جسم و جان برخاست

 


آجنا دریچه‌ی ورود به جهان‌های ماوراء و شاه‌راه حیاتی برای رسیدن به جهان‌های دیگر می‎باشد؛ به عبارت دیگر چشم سوم سرآغاز ارتباط انسان با جهان‌های معنوی است. چشم سوم مناسب‎ترین مکان برای این کار در افراد اهل علم و دانش می‎باشد. پس می‎توان گفت، آجنا پلی بین سطح فیزیکی و سطوح معنوی است و راهی برای دست‎یافتن به واقعیت‎ها و توانایی‌های جهان‌های دیگر می‎باشد.

تیسراتیل محلی برای دریافت ادراکات فراحسی، الهام، اشراق، کشف و شهود می‎باشد.

 

چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی

 

چشم سوم در مباحث عرفانی از جایگاه ویژه‎ای برخوردار است. آجنا در مباحث عرفانی به چشم دل معروف می‎باشد و بسیاری از تجارب عرفانی به وسیله‌ی چشم دل کسب می‎گردد؛ به عبارت دیگر چشم دل محلی برای رؤیت تصاویر و کسب تجارب معنوی و عرفانی می‎باشد. فخرالدین عراقی دراین‌باره چنین سروده است:

 

دیده ادراک او ناظر احکام لوح چشم دل پاک او مشرق ام‎الکتاب

 

نگاه کردن به ذات پاک پروردگار، با چشم دل و از طریق شهود باطن امکان پذیر است و انسان را مجذوب آن ذات بی‌مثال و آن کمال و جمال مطلق می‌کند، در اثر این نگاه لذتی روحانی و وصف ناپذیر به انسان دست می‌دهد، که یک لحظه‌ی آن از تمام دنیا و آنچه در دنیا است برتر و بالاتر می‌باشد. پس اگر حجاب‌ها کنار رود و انسان خداوند را با چشم دل مشاهده کند، خواهد فهمید که چیزی محبوب‌تر و لذت‌بخش‌تر از نگاه به پروردگار با چشم درون نیست.
آجنا وسیله‎ای برای تله‎پاتی است. تله‎پاتی به معنی ایجاد ارتباط از طریق افکار و بدون استفاده از ابزار فیزیکی و حواس پنج‌گانه و کلام می‎باشد. همه‌ی انسان‌ها با‎لقوه دارای استعداد تله‎پاتی می‎باشند. این پدیده در انسان‌های اولیه یک راه ارتباطی معمول بوده است. در صورتی‌که چشم سوم فعال و باز باشد، انسان‌ها می‎توانند به راحتی از طریق تله‎پاتی با یکدیگر در ارتباط باشند. همه می‎دانند که عاشقان چگونه هنگامی که دور از هم به سر می‎برند، از طریق فکر با هم ارتباط برقرار می‎کنند، در این موارد، علت این است که عشق، امواج مغزی را با هم هماهنگ می‎کند. مادران هر گاه فرزندانشان در خطر باشند، آگاه می‎شوند، حتی اگر هزاران کیلومتر از آنها دور باشند.

با اوصاف فوق شما می‎توانید از طریق چشم سوم برای هر کس که بخواهید پیام بفرستید؛ برای این منظور هنگامی که روی چاکرای ششم تمرکز می‎کنید، تصویر شخصی را که می‎خواهید به او پیام بدهید مجسم کنید، او را در حال دریافت پیام ببینید. ممکن است مدتی طول بکشد، اما به هر حال او دریافتی از شما خواهد داشت. اگر شما برای این تمرین با کسی قرار بگذارید، موفقیت بیشتری خواهید داشت.

آجنا می‎تواند عامل ارتباط ما با موجودات دیگر باشد. از طریق این ساختار می‎توان با موجودات فیزیکی غیر از انسان مانند گیاهان و جانوران ارتباط برقرار ساخت. به عبارت دیگر، انسان می‎تواند با کمک چشم سوم و تله‎پاتی با جانوران و گیاهان ارتباط گرفته، یا به اصطلاح با آنها صحبت کند. هم‌چنین از طریق چشم سوم می‎توان با موجودات ماورائی ارتباط گرفت. در حال حاضر بر روی کره‌ی زمین که بخش بسیار بسیار کوچکی از جهان فیزیکی می‎باشد، بیش از یک میلیون و دویست هزار گونه موجود زنده شناسایی شده است. با وجود این همه موجود در این کره‌ی خاکی کوچک، آیا به نظر شما سایر کرات موجود در جهان فیزیکی، خالی از موجودات و مخلوقات می‎باشد؟ و آیا سایر جهان‌ها (بخش‌های دیگر جهان هستی به غیر از جهان فیزیکی) از موجودات و مخلوقات تهی می‎باشد؟ به استناد مطالب دینی و یافته‎های علمی، می‎توان ادعا نمود که در سایر بخش‌های جهان هستی نیز مخلوقاتی زیست می‎کنند. بخش زیادی از این مخلوقات، موجودات ماورایی‎اند، که در حالت عادی و با حواس فیزیکی نمی‌توان آنها را رؤیت نمود ولی با کمک چشم سوم می‎توان این موجودات را احساس، ادراک و رؤیت نمود و با آنها ارتباط برقرار کرد. فرشته و جن از جمله مشهورترین و معروف‎ترین موجودات ماورایی می‎باشند.ارگان‌های مرتبط با چشم سوم - Organs connected to Ajna


هر یک از چاکراها از لحاظ فیزیکی و متافیزیکی با بخش‌های مختلف و عملکردهای متفاوتی از وجود انسان در ارتباط هستند. به عبارت دقیق‌تر، هر یک از چاکراهای اصلی با ساختار و عملکرد تمام کالبدهای هفت‌گانه انسان در ارتباط است. چشم سوم نیز با آناتومی و فیزیولوژیِ جسم و پاراآناتومی و پارافیزیولوژیِ روان و روح در ارتباط است. ارتباط آجنا با جسم فیزیکی را از نظر اهمیت می‌توان به سه بخش تقسیم نمود: اول غدد درون‌ریز، دوم سیستم عصبی، سوم سایر ارگان‌ها. در بخش اول، چشم دل به‌طور مشخص با غده‌ی پینه‌آل و غده‌ی هیپوفیز در ارتباط است. در بخش دوم با سیستم عصبی مرکزی و به‌طور دقیق با مغز و بخش گردنی نخاع ارتباط دارد. حواس پنج‌گانه نیز با آجنا مرتبط است. در بخش سوم می‌توان از چشم‌ها، گوش‌ها، بینی و سینوسهای پیشانی، گونه و بینی نام برد. برخی اعتقاد دارند که چشم سوم با سیستم ایمنی نیز در ارتباط است. عده‌ای دیگر معتقدند که سیستم ایمنی به چاکرای شماره‌ی یک مربوط می‌شود. به یاد داشته باشید که اعصاب و غدد درون‌ریز از مهم‌ترین بخش‌های جسم فیزیکی می‌باشند، چون تمام عملکردهای فیزیکی از بُعد مادی در نهایت به این دو بخش برمی‌گردد، در اصل این دو بخش رهبر و مسؤول کنترل و هدایت تمام اعمال فیزیکی در جسم می‌باشند. تمام فعل و انفعالات فیزیکی توسط اعصاب و غدد درون‌ریز تنظیم می‌شوند. این دو بخش مکمل یکدیگر می‌باشند.
همانطور که گفتیم در سطح آناتومیک وفیزیولوژیک هر چاکرا با قسمتی از سیستم عصبی و غدد درون‌ریز در ارتباط است. هرچند که چـاکراها به تناسب محل قـرار گـرفتن‌شان با بخش‌های مختلفی از جسم فیزیـکی در ارتباطـند، ولـی ارتباطشان با غدد درون‌ریز بسیار حایز اهمیت است. به‌طوری که بین چاکراها و غدد درون‌ریز ارتباطات و تأثیرات متقابل وجود دارد. به عبارت دیگر هر چاکرا دارای یک معادل فیزیکی مشخص در کالبد فیزیکی است. معادل فیزیکی چاکرای آجنا غده‌ی پینه‎آل (غده‌ی صنوبری) است. البته برخی اعتقاد دارند که معادل این چاکرا غده‌ی هیپوفیز است و غده‌ی پینه‎آل را به چاکرای شماره‌ی هفت ارتباط می‎دهند. از آنجا که چشم سوم به وسیله‌ی عنصر نور کنترل می‎شود و با توجه به ساختار و عملکرد غده‌ی پینه‎آل به نظر می‎رسد که چشم سوم در ارتباط با این غده باشد.

غده‌ی پینه‎آل برای بیش از دو هزار سال موضوع مطالعات فلسفی بوده است. هم‌چنین پزشکان و دانشمندان تا مدت‌ها درباره‌ی عملکرد دقیق آن سردرگم بوده‎اند. به هرحال امروزه آخرین مطالعات پزشکی نشان می‎دهد که غده‌ی پینه‎آل در توانایی‌های روحی انسان نقش مهمی دارد. از بین ارگان‌های بدنِ انسان هیچ ارگان دیگری به اندازه‌ی غده‎ی پینه‎آل در جهت تکامل دچار تغییر و تحول نشده است.

تحقیقاتی که روی فسیل‎های به جا مانده از اعصار گذشته انجام شده، نشان داده است که غده‌ی پینه‎آل مانند یک چشم فیزیکی سوم عمل می‎کرده، که به نور و تاریکی حساس بوده است. این واقعیت درباره‌ی گونه‎های منقرض شده‎ای مانند «برونتوساراس» و سایر مهره‎داران دوزیست ابتدایی اثبات شده است. حتی امروزه در حیوانات پست‌تر مانند قورباغه، غده‌ی پینه‎آل، نور را حس می‎کند. در جریان تکامل گونه‎ها از خزندگان تا پرندگان، حیوانات و سرانجام انسان، سلول‌های حس‎گر غده‌ی پینه‎آل، به وسیله سلول‌های دیگر جایگزین شده‎اند و در تکامل یافته‎ترین مهره‎داران مانند انسان دیگر اثری از سلول‌های گیرنده‌ی نور در غده‌ی پینه‎آل به جا نمانده است.

در پستانداران غده‌ی پینه‎آل تقریباً در وسط مغز قرار گرفته است. این غده به رنگ سفید و به شکل میوه‌ی کاج است. در انسان این غده به نسبت بلندتر است و حدود 100 میلی‎گرم وزن دارد. بعد از بلوغ، این غده با فرآیند رسوب کلسیم سفت می‎شود اما عملکرد آن تغییری نمی‎کند. سال‌ها پیش دانشمندان کشف کرده‎اند که در پسران جوان دچار تومورهای اطراف غده‌ی پینه‎آل، رشد زودرس اندامهای تناسلی روی می‎دهد، درحالی‌که در پسران دچار تومورهای غده‌ی پینه‎آل، تکامل صفات ثانویه جنسی به تأخیر می‎افتد. علت این است که تومورهای اطراف غده‌ی پینه‎آل عملکرد آن را مهار می‎کنند. درحالی‌که وقتی خود غده دچار تومور شده است، فعالیت آن بیشتر از حد عادی است و بنابراین رشد جنسی را به تأخیر می‎اندازد.

یکی از فیزیولوژیست‎های مشهور در آزمایشگاه نشان داده است که غده‌ی پینه‎آل یک ساعت بیولوژیک حساس است که با استفاده از ریتم روزانه‌ی انرژی عصبی، ترشح غدد درون‌ریز را تحریک می‎کند. این فعالیت عصبی تحریک کننده توسط نور ایجاد می‎شود. او هم‌چنین کشف کرده است که غده‌ی پینه‎آل هورمون ملاتونین تولید می‎کند، این هورمون در هیچ ارگان فیزیکی دیگری تولید نمی‎شود. ملاتونین علاوه بر تأثیراتش بر رنگدانه ملانین در پوست، در زنان باعث کاهش اندازه تخمدان‌ها و افزایش مدت سیکل قاعدگی ماهانه می‎شود. به‎طور کلی این هورمون عملکرد جنسی انسان را کاهش می‎دهد.

غده‌ی پینه‎آل فقط در هنگام تاریکی، هورمون ملاتونین تولید می‎کند، پس از گذشت شش ساعت از تاریکی اندازه‌ی غده‌ی پینه‎آل افزایش می‎یابد و برای تولید ملاتونین فعال می‎شود. وقتی روشنایی دوباره پدیدار می‎شود تولید ملاتونین کاهش می‎یابد. این پدیده، مشابه عملکرد غده‌ی هیپوفیز است که هورمون آدرنوکورتیکوتروپ را بین ساعت سه تا شش صبح تولید می‎کند. این هورمون فعال کننده‌ی غدد آدرنال (فوق کلیوی) است. غده‌ی پینه‎آل که در دنیای مدرن، عملکرد خود را به عنوان یک ارگان حس‎گر نور از دست داده است، با دریافت نور توسط چشم‌ها کنترل می‎شود، به این ترتیب که چشم‌ها بر سیستم عصبی سمپاتیک تأثیر گذاشته، سیستم سمپاتیک هم به نوبه‌ی خود غده‌ی پینه‎آل را فعال یا غیرفعال می‎کند.

غده‌ی پینه‎آل هورمون دیگری به نام اسکوروتونین هم تولید می‎کند. این هورمون در هنگام روشنایی تولید می‎شود. در شرایط روشنایی پایدار غده‌ی پینه‎آل تولید ملاتونین را متوقف می‎کند و به‌طور مداوم به تولید مقادیر بالای اسکوروتونین می‎پردازد. از سوی دیگر در تاریکی پایدار تولید اسکوروتونین ادامه می‎یابد. تولید این هورمون هنگام روز در بالاترین حد و هنگام شب در پایین‎ترین حد است، حتی اگر محیط به‌طور مداوم تاریک باشد. هم‌چنین مشخص شده است که برداشتن چشم‌ها یا قطع کردن سیستم سمپاتیک موش‎ها اثری مشابه قرار دادن آنها در تاریکی مداوم دارد. به هر حال در این شرایط ریتم روزانه‌ی تولید اسکوروتونین به‌طور طبیعی ادامه پیدا می‎کند.

چرخه روزانه‌ی روشنایی، در چرخه‎های فعالیت غدد بسیاری از حیوانات پست‎تر نیز نقش مهمی دارد. افزایش نور خورشید در فصل بهار باعث رشد غدد جنسی و آغاز چرخه‌ی تولید مثل و جفت‎گیری در بسیاری از پرندگان و پستاندارانی که تولید مثل سالانه دارند، می‎شود. چرخه‌ی روزانه‌ی روشنایی و تاریکی با انواع ریتم‌های روزانه‌ی پستانداران مانند چرخه‌ی ترشح هورمون‌های جنسیِ غدد فوق کلیوی هم‌زمانی دارد.

در قورباغه‎ها غده‌ی پینه‎آل ارگانی است که از سلول‌های ویژه چشم تشکیل یافته، این چشم سوم در قورباغه‎ها یک ارگان حس‎گر نور است. در استرالیا گونه‎ای از مار وجود دارد که نحوه‌ی قرار گیری فلس‌های روی سر او نشان دهنده‌ی یک چشم سوم است. با برداشتن فلس‌ها می‎توان یک چشم فیزیکی کامل را مشاهده کرد. هم‌چنین تحقیقات اولیه روی غده‌ی پینه‎آل نشان داده است که سلول‌های این غده ذاتاً سلول‌های چشمی بوده‎اند، با تکامل بشر چشم سوم عملکرد خود را به عنوان یک چشم فیزیکی از دست داده، مغز اطراف آن را فراگرفته و آنچه ما اکنون غده‌ی پینه‎آل می‎نامیم، بر جای مانده است.

انسان اولیه از لحاظ عقلانی پیشرفته نبوده، حیات او عمدتاً به غریزه و شهود وابسته بوده است، که هر دو از طریق چاکرای آجنا عمل می‎کنند. چاکرای آجنا با غده‌ی پینه‎آل و این غده با سیستم عصبی سمپاتیک در ارتباط است. اکثر اعمال انسان اولیه را سیستم عصبی سمپاتیک کنترل می‎کرده، زیرا سیستم عصبی مرکزی انسانِ اولیه (مغز و نخاع) به حد کافی تکامل یافته نبوده است. بنابراین زندگی انسان اولیه و عملکرد سیستم عصبی سمپاتیک او به‌طور عمده به تکانه‌های کالبد اختری وابسته بوده است. با تکامل بشر، سیستم عصبی سمپاتیک مهار شده و سیستم عصبی مرکزی به میزان قابل توجهی تکامل پیدا کرده است. به این ترتیب کالبد اختری نیز مهار شده، هر چند هنوز با ارسال پیام به پایانه فیزیکیِ چاکرای آجنا یعنی غده‌ی پینه‎آل در مغز به فعالیت خود ادامه می‎دهد. انسان امروزی با این مغز تکامل یافته می‎تواند از دانش اختری سود ببرد. از آنجا که در انسان مدرن فرآیندهای عقلانی و فعالیت سیستم عصبی مرکزی غالب شده‎اند، فعالیت معنوی انسان دچار مشکل و نقصان شده است.

دانش کسب شده در سطوح فرامادی در مغز اختری یا ذهن پدیدار می‎شود و از طریق کالبد اختری به مغز فیزیکی می‎رسد. غده‌ی پینه‎آل با چاکرای آجنا ارتباط دارد وآجنا نیز به نوبه‌ی خود با کالبد ذهنی در ارتباط است. غده‌ی پینه‎آل به عنوان یک ارگان فیزیکی انتقال دهنده‌ی افکار از یک مغز به مغز دیگر یا از سطح بالاتر به مغز فیزیکی عمل می‎کند. اما انسان اغلب از ماهیت این دانش یا نحوه‌ی ارتباط با آن آگاهی ندارد، زیرا اکثر مردم از سطوح بالاتر، آگاهی ندارند و توانایی‌های معنوی آنها درگیر تکانه‎ها و فرآیندهای ذهنی است. بسیاری از مردم نسبت به فرآیندهای سطح بالا حساسند، اما عدم آگاهی آنها ناشی از فقدان ارتباط با سیستم عصبی سمپاتیک است. ممکن است فردی در سطح اختری آگاه و فعال باشد، اما به علت عدم ارتباط بین سیستم‎های فیزیکی و اختری در آگاهی او وقفه وجود داشته باشد. هر چقدر که آگاهی در سطح اختری زنده و فعال باشد، نمی‎تواند خاطره‌ی تجربیات آگاهی برتر را به مغز فیزیکی انتقال دهد، مگر این‌که ارتباط‎های مذکور فعال باشند.

Ajna & Brainامواج مغزی و چشم سوم
بسیاری از متافیزیسین‎ها معتقدند که غده‌ی پینه‎آل و سیستم پیچیده‌‌ی عصبی مربوط به آن پس از مدت‌های طولانی تمرین مراقبه دچار تغییر عملی می‎شود. این موضوع توسط بسیاری از دانشمندان که روی فعالیت الکتریکی مغز تحقیق کرده‎اند، اثبات شده است. آنها دریافته‎اند که وقتی انسان در حالت بیداری و هوشیاری معمولی به سر می‎برد، امواج الکتریکی مغز که در این حالت امواج بتا نام دارند و توسط قشر مخ تولید می‎شوند، دارای طول موج کم و فرکانس زیاد هستند. وقتی فرد چشمانش را می‎بندد و ذهن او در حالت آرامش و در عین حال هوشیاری قرار دارد، تغییر ناگهانی در شکل امواج مغز به وجود می‎آید، طول موج امواج بیشتر شده، فرکانس آنها کاهش می‎یابد. این امواج را امواج آلفا می‎نامند، که وجود آنها هم در دانشجویان مبتدی و هم در استادان متافیزیک نشان داده شده است.

دیده شده که مراقبه کنندگان با تجربه و استادان پیشرفته‌ی متافیزیک دارای یک موج مغزی دیگری به نام تتا می‎باشند، امواج تتا نسبت به امواج آلفا دارای طول موج بیشتر و فرکانس کمتر می‎باشند. نکته جالب توجه این است که این امواج تتا به‌طور طبیعی تنها در مبتلایان به بیماری صرع در زمان حمله‎های صرع ماژور دیده می‎شود. یک توضیح ممکن برای این موضوع این است که در زمان حمله‎های صرع، سطوح پایین سیستم عصبی کنترل کامل بدن را به‌دست می‎گیرد و ذهن برتر در حالت آرامش کامل به سر می‎برد. چنان‌که در حالت مراقبه عمیق اتفاق می‎افتد.

حالت مراقبه باعث تغییرات فیزیولوژیک دیگری نیز می‎شود که هم‌زمان با ثبت امواج مغزی بررسی می‎شود. در حالت آگاهی مراقبه‎ای با امواج مغزی آلفا، تعداد ضربان قلب، مصرف اکسیژن توسط سلول‌های بدن و دفع دی‎اکسید کربن کاهش می‎یابد، متابولیسم بدن آهسته‎تر می‎شود و فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک نیز کاهش می‎یابد. کاهش سطح لاکتات خون به مراتب محسوس‎تر است. درحالی‌که سطح این ماده در خون افراد دچار تنش‌های عصبی و اضطراب به‌طور مشخص بالا است. در حالت مراقبه یعنی زمانی که مغز امواج آلفا ساطع می‎کند، فرآیندی مخالف با فعالیت سیستم ترشح کننده‌ی آدرنالین اتفاق می‎افتد. این فرآیند بدن را قادر می‎سازد که در حالتی آسوده‎تر و رهاتر عمل کند.

گروه دیگری از پژوهش‎گران پیرامون پدیده‎های روحی انسان مخصوصاً ارتباط بین ادراکات فراحسی و فعالیت امواج آلفا تحقیق کرده‎اند. در یک بررسی از تعداد زیادی افراد خواسته شد که حدس بزنند درون یک جعبه‌ی در بسته چه کارتی وجود دارد. با استفاده از تست‎های آماری مشخص شد، هنگامی که فرد چشمانش را می‎بندد و روی موضوعی تمرکز می‎کند امواج آلفای مغز او افزایش می‎یابد و کسانی که امواج آلفای بیشتری تولید می‎کردند، اغلب می‎توانستند کارتهای داخل جعبه را به درستی تشخیص دهند. در مواردی که تولید امواج آلفا در حد پایین قرار داشت، (همان طور که در حالت طبیعی در بسیاری از مردم یا هنگام باز بودن چشم‌ها مشاهده می‎شود) حدس زدن کارتها تنها براساس شانس صورت می‎گرفت. افراد مورد آزمایش هم‌چنین وضعیت ذهنی خود را در هنگام فعالیت غالب امواج آلفا توصیف کردند، همه آنها اتفاق نظر داشتند که آن حالت رهایی ذهن و جدایی از اطراف، تجربه‎ای لذت بخش بود. هنگامی که افراد در این حالت چشمان خود را باز می‎کردند، می‎توانستند جدایی خود را از اشیاء محیط مشاهده کنند. افزایش توانایی‌های روحی در این شرایط با توانایی‌های فردی که چاکرای آجنای خود را فعال کرده و می‎تواند اشیاء دور را با چشم بصیرت ببیند، مطابقت دارد.

نوش داروی اکثر بیماریهای دنیای مدرن، امواج مغزی آلفا است که بدن و ذهن را در وضعیتی آرام و آزاد قرار می‎دهد و با واکنش‎های ناهنجاری که از ابتدای خلقت انسان در جسم او رخ داده مقابله می‎کند. در دنیای مدرن زندگی انسان دیگر توسط حیوانات وحشی یا قبایل آدم خوار تهدید نمی‎شود، اما سیستم قدیمی ترشح کننده‌ی آدرنالین که بدن انسـان را در برابر چنان تهدیدهایی محافظت می‎کرده است، در برابر تهدیـدهای مـدرن نیز به همان روش قـدیمی واکنش نشان می‎دهد. امروزه تهدید‎های زندگی انسان معمولاً به صورت ترس از بحران مالی یا از دست دادن موقعیت شغلی و یا مشکلات خانوادگی و امثال آن جلوه‎گر می‎شود. اگرچه این قبیل تنش‌های جامعه‌ی مدرن خطرات غیر واقعی هستند، ذهنِ نگران و مضطرب آنها را واقعی تلقی می‎کند. از آنجا که بحران‎های دنیای مدرن حد و مرزی ندارد و هرگز پایان نمی‎پذیرد، بدن بسیاری از مردم به‌طور مداوم نسبت به آنها واکنش نشان می‎دهد. این حالت تنش و اتلاف مداوم انرژی، منجر به بیماری‎های جسمی و روحی می‎شود. علاوه بر این بزرگ‌ترین مکانیسم دفاعی بدن انسان به دلیل استفاده‌ی بیش از حد فرسوده می‌شود و به این ترتیب بسیاری از مردم خود را در مقابل خطرهای واقعی ناتوان می‎بینند. افزایش روزافزون تعداد قربانیان شوک ناشی از مواجهه‌ی ناگهانی با موقعیت‎های خطرناک واقعی تأیید کننده‌ی این مطلب است. پزشکان و دانشمندان معتقدند که مراقبه یکی از بهترین شیوه‌ها برای درمان این عارضه است. مراقبه باعث آرامش ذهن می‎شود و همواره با کاوش در زوایای روح انسان همراه است.

همانطوری که گفته شد حد فیزیکی آجنا، غده‌ی پینه‎آل است که با مغز در ارتباط می‎باشد. برخی از متافیزیسین‎ها معتقدند که غده‌ی پینه‎آل گیرنده و فرستنده‌ی نوسان‌های نامحسوسی است که افکار و پدیده‎های روحی را در کیهان انتقال می‎دهد. غده‌ی پینه‎آل امواج مغزی را به امواج الکتریکی تبدیل می‎کند، که با سرعتی بالاتر از سرعت نور حرکت می‎کنند، این امواج در مغز انسان ذخیره می‎شوند. کسانی که دارای توانایی‌هایی مانند بینایی و شنوایی متافیزیکی هستند، این کار را از طریق همین امتیاز چاکرای آجنا یعنی تغییر ماهیت امواج آلفا انجام می‎دهند.

انسان مدرن، دارای تفکری منطقی است و ترجیح می‎دهد زندگی خود را براساس واقعیت‎های علمی پایه‎گذاری کند. امروزه بیشتر، واقعیت‎های علمی مورد پذیرش قرار می‎گیرند و تجربیات علمی ثابت کرده‎اند، بعضی از مردم که تفکر مراقبه‎ای دارند و امواج مغزی آنها به‌طور عمده از نوع آلفاست، می‎توانند وقایع را پیش‎بینی کنند و از وقایع درونی و بیرونی که خارج از دسترس حواس پنج‌گانه است آگاهی داشته باشند. این توانایی‌های روحی که بسیاری از مردم برای کسب آنها تلاش می‎کنند، ابتدایی‎ترین نشانه‎های قدم گذاشتن در مسیر معنویت هستند. اگرچه رهروان واقعی، داشتن این توانایی‌ها را انکار می‎کنند تا مبادا آشکار ساختن توانایی‌هایشان باعث زوال و شکست آنها شود. حقیقت این است که قدرت‎های درونی در همه‌ی ما وجود دارد، ما فقط باید برای بیدار کردن مراکز عالی مغز که با چاکرای آجنا در ارتباط هستند، تمرین کنیم تا بتوانیم راهی به سوی تجربه‎های جدید و روزنه‎ای به سوی نور و روشنایی بگشاییم.

Ajna & Nadiنادی‎ها و چشم سوم

انسان چیزی بیشتر از توده‎ای عصب، ماهیچه، استخوان و خون است. در بدن ما مراکز نامریی انرژی و مجاری متافیزیکی انرژی وجود دارند، که به ترتیب «چاکرا» و «نادی» گفته می‎شوند. نادی‎ها ساختارهایی در بُعد ماورایی انسان می‎باشند که در حد واسط چاکراها و سیستم عصبی قرار گرفته‎اند. بدین معنی که انرژی‌های ماورایی ورودی به چاکراها، توسط نادی‎ها به گونه‎ای تغییر و تبدیل می‎یابد، تا بتواند به سیستم عصبی منتقل شود. در واقع نادی‎ها با تغییر طول موج و فرکانسِ انرژی‌های مذکور، آنها را به بُعد فیزیکی نزدیک می‎کنند، تا سیستم عصبی بتواند آنها را دریافت کند. به اعتقاد برخی از متافیزیسین‎ها در بدن انسان هفتاد و دو هزار نادی وجود دارد که چهارده‌تای آنها اصلی هستند.

مهم‌ترین نادی‎های بدن انسان، سه نادی «آیدا»، «پینگالا» و «ساشومنا» هستند. این سه نادی از انتهای ستون فقرات تا ساقه مغز امتداد دارند. ساشومنا در مرکز ستون فقرات مستقیماً به طرف بالا امتداد دارد. این نادی بر کانال مرکزی نخاع منطبق است. آیدا و پینگالا در اطراف نخاع در جهت‎های مخالف با هم تقاطع دارند و به همین حالت در هم تنیده شده، تا بـالاترین قسمت ستون فقرات ادامـه می‎یابند. در نقـاط تقاطع آیدا و پینگالا چـاکراهای اصلی قرار دارند. همه‌ی سیستم‎هـای روحی دارای جنبه‎های فیزیکی در جسم ما هستند، این نادی‎ها معادل‌های روحی سیستم‎های عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‎باشند. این اعصاب فعالیت‌های غیرارادی کالبد فیزیکی مانند ضربان قلب، هضم غذا، ترشح غدد و حرکات دودی را کنترل می‎کند. به‌طور کلی سیستم پاراسمپاتیک بر این فعالیت‌ها اثر بازدارنده دارد و متابولیسم را کُند می‎کند. درحالی‌که سیستم سمپاتیک بر این فعالیت‌ها اثر تحریکی داشته، سرعت آنها را بالا می‎برد. به عبارت بهتر سمپاتیک در شرایط غیر طبیعی، در بحران‌ها و استرس‌ها، بدن را برای مقابله با آن بحران آماده می‌کند، در این حالت وضعیت بدن به گونه‌ای تغییر می‌کند، تا بتواند آن بحران را تحمل کند. بعد از برطرف شدن بحران پاراسمپاتیک بدن را به حالت عادی و معمولی برمی‌گرداند. برای مثال در هنگام استرس با فعال شدن سمپاتیک ضربان قلب، سرعت تنفس، گردش خون و فعالیت سیستم عصبی افزایش می‌یابد. اما در همین حال فعالیت دستگاه گوارش از جمله حرکات معده و روده و ترشح بزاق کاهش پیدا می‌کند. نادی آیدا در ارتباط با سیستم عصبی پاراسمپاتیک عمل می‎کند و عملکرد نادی پینگالا در ارتباط با سیستم عصبی سمپاتیک است.

این سه نادی مهم از طریق سوراخ‎های بینی با تنفس (دم و بازدم) در ارتباط هستند. هنگامی که تنفس از طریق سوراخ سمت چپ بینی انجام می‎گیرد، نادی آیدا فعال است، در این حالت انسان برای کارهای فکری و ذهنی آمادگی دارد. وقتی نادی آیدا فعال‎تر است با کاهش سرعت متابولیسم، اثر سرد کننده بر بدن می‎گذارد. هنگامی‎ که تنفس از طریق سوراخ سمت راست بینی انجام می‎گیرد نادی پینگالا فعال است، در این حالت انسان سرشار از نیروی فیزیکی است و برای فعالیت جسمانی آمادگی دارد. در این حالت با بالا رفتن متابولیسم، بر بدن اثر گرم کننده‎ای اعمال می‎شود. پس پینگالا با جنبه‌ی فیزیکی و آیدا با جنبه‌ی ذهنی وجود انسان در ارتباط است. آیدا اثر خنک کننده و پینگالا اثر گرم کننده دارد.

خوابیدن به پهلوی راست سبب می‌شود که با تغییر تدریجی در وضعیت تنفس، مجرای سمت راست بینی تقریباً مسدود شده و تنفس از مجرای سمت چپ صورت گیرد. بدین‌ترتیب با تنفس از مجرای چپ، نیروهای ذهنی و ماورایی انسان تحریک و فعال می‌شود. خوابیدن به پهلوی چپ باعث شده که مجرای سمت چپ تقریباً مسدود شده و تنفس از مجرای راست انجام شود، در این حالت نیروهای فیزیکی و جسمی انسان تحریک و فعال می‌شود. به یاد بیاورید که انسان دارای دو بخش فیزیکی و متافیزیکی است که بخش ماورایی او بزرگ‌تر و مهم‌تر است و نیاز به توجه بیشتری دارد. پس خوابیدن به پهلوی راست با فعال کردن بخش ماورایی انسان ، فواید و محاسن عدیده‌ای خواهد داشت. حتماً اطلاع دارید که در دین مبین اسلام خوابیدن به پهلوی راست مستحب و خوابیدن به پهلوی چپ مکروه است. این دستور دینی دارای اسرار فراوانی است که با یکی از موارد آن در بالا آشنا شدید. موارد مذکور در بالا از کشفیات مؤلف این کتاب می‌باشد که در مرحله‌ی تئوری است.

در اکثر افراد یک چرخه‌ی روزانه‌ی فعالیت متناوب آیدا و پینگالا وجود دارد و هر چرخه بین یک تا چهار ساعت ادامه دارد. در افراد متعادل در طول شبانه‎روز جریانی برابر از هر دو برقرار است. تغییرات چرخه‌ی روزانه‌ی فعالیت متناوب آیدا و پینگالا به عملکرد جسمی، روانی و روحی مربوط است. در افراد بیمار یا دچار آشفتگی‌های ذهنی این سیستم به کلی فاقد تعادل است، در افراد عصبی و مضطرب سوراخ طرف راست بینی همیشه بازتر است، و در افراد به شدت افسرده در سوراخ طرف چپ بینی جریان هوای بیشتری برقرار است.

ارتباط بین تنفس، ذهن و کالبد روحی توسط پیاز بویایی و سیستم لیمبیک در مغز که با غده‌ی پینه‎آل در ارتباط است، برقرار می‎شود. پیاز بویایی که ارگان مربوط به حس بویایی نیز است، حس می‎کند که در کدام سوراخ بینی جریان برقرار است و این اطلاعات را به بقیه‌ی مغز نیز منتقل می‎کند. پیاز بویایی، ارگان بسیار پیچیده‎ای با هزاران ارتباط عصبی است که با همه‌ی قسمت‌های سیستم عصبی در ارتباط می‌‌‌باشد و عصب شناسان هنوز نتوانسته‎اند کاربردی برای آنها بیابند. پیاز بویایی دارای دو لُب است که هر یک مستقیماً بالای یکی از دو مجرای بینی قرار دارد.

Ajna Applications عملکردها، فعالیت‌ها و وظایف چشم سوم?

آجنا وسیله‎ای برای پیش‎بینی، پیشگویی، آینده‌نگری و روشن‌بینی است. آینده نگری شامل کسب اطلاعات و اخبار در مورد آینده می‎باشد. روشن‌بینی به معنی دریافت و رؤیت اطلاعات بدون استفاده از چشم معمولی است.

 

هم برق دم خنجر او سانحه سوز است هم چشم دل روشن او حادثه بین است

تجارب زیادی در طول تاریخ اثبات کرده‎اند که مقولات فوق واقعیت داشته، انسان می‎تواند به آنها دست یابد. ولی هر کس در این زمینه ادعا کند، نمی‎توان گفت که ادعایش درست است و چه بسا ادعایی بیش نباشد. البته پر واضح است، آنهایی که در این زمینه‎ها به توانایی‌های مثبت دست پیدا کرده‎اند، هیچ گونه ادعایی ندارند.

پیشگویی از جمله مقولات بسیار داغ و حساس در متافیزیک است، که با شک، شبهه، اوهام و خرافات آمیخته شده است، و از لحاظ علمی جای سوال و از نظر شرعی محل تأمل است. در این مورد باید گفت که اصل مطلب پیشگویی صحیح است و برخی انسان‌ها می‌توانند به طرق مختلف از آینده با خبر شوند.
متافیزسین‌ها برای پیشگویی شیوه‌های مختلفی دارند که یکی از مهم‌ترین و معتبرترین آن استفاده از آجنا می‌باشد. البته دست یافتن به قدرت پیشگویی و فعال نمودن این توانایی نهفته در وجود انسان کار سخت و دشواری است، که نیاز به زمان طولانی و زحمت فراوان دارد.

چشم سوم به خاطر نقش حیاتی‌اش در ادراک روح، اهمیت ویژه‎ای دارد. این چاکرا مجرای ارتباطی ما با ضمیر ناخودآگاه و مرکز نیروی درونیمان می‎باشد، یعنی جایی که بدن ما می‎تواند خود را شفا دهد، یا جایی که ما می‎توانیم دیگران را شفا دهیم. آجنا مرکز ارتعاش انرژی‌های روحی و نیروهای روانی خودآگاه و ناخودآگاه ما می‎باشد. به عبارت بهتر، چشم سوم مرکز فرماندهی روح در جسم فیزیکی است.

از لحاظ عاطفی، چشم سوم پلی به سوی شناخت و ارزیابی «خود» است. علاوه بر جنبه‌ی روحی، آجنا در زمینه‌ی توانایی‌های عقلانی نیز به ما کمک می‎کند. این چاکرا هم‌چنین به ما کمک می‎کند که در برابر عقاید دیگران ـ به خصوص عقاید مخالف ـ ذهنی باز داشته باشیم. بسیاری از انسان‌ها تحمل و ظرفیت شنیدن و یا پذیرش عقاید مخالف با میل و علاقه‌ی خودشان را ندارند، که این در بسیاری از موارد شغلی، خانوادگی و اجتماعی باعث بروز مشکلات عدیده می‌شود. بسیاری از دعواها و درگیری‌ها در همین مطلب ریشه دارد. خیلی از انسان‌ها فرهنگ گفتمانشان بسیار ضعیف است. ضعف فرهنگ گفتمان به خاطر عدم فعالیت مناسب آجنا است.

آجنا ما را قادر می‎سازد که از تجربه‎ها درس بگیریم. چشم سوم مرکز هوش عاطفی و استدلال شهودی ما است و بصیرت درونی ما را تا زمانی که مانعی در برابر آن وجود نداشته باشد، افزایش می‎دهد.

حتماً برای شما اتفاق افتاده که فکری به ذهنتان خطور کند و دقیقاً به همان صورت اتفاق بیفتد! مثلاً ممکن است قبل از رفتن به دانشگاه ، به فکرتان برسد که امروز در کلاس اتفاق عجیبی رخ خواهد داد و پس از حضور در کلاس در کمال تعجب می‎بینید که آن فکر به وقوع می‎پیوندد. این پدیده در بعضی افراد به ندرت و در برخی دیگر به کرات پیش می‎آید. این گونه امور از مجرای چشم سوم عمل کرده، این اطلاعات به کمک آجنا به شخص می‎رسد.

چشم سوم مانند مجرایی عمل می‎کند که از طریق آن نوسان‌های فرامادی به سوی کیهان فرستاده می‎شود. پس این ساختار عامل ارتباطی ما با کیهان و گذرگاه ورود به کیهان می‎باشد. کسانی که به این مرحله از رشد متافیزیک برسند، دیگر ترسی از مرگ نخواهند داشت و حتی مشتاق آن می‎باشند. ترس از مرگ یکی از معضلات تمام اقشار بشر می‎باشد. البته حقیقت آن است که جسم انسان از مرگ می‎هراسد ولی روح نه تنها هراسی از مرگ ندارد بلکه مشتاق آن است.

تیسراتیل محل رؤیت و ارتباط با «استاد درون» یا «گورو» است. گورو، استاد و معلم متافیزیک و یا عرفان است که می‌تواند در قالب روحی ظاهر شده و آموزش دهد. از نظر لغوی، گورو به معنی شخص سنگین، موقر و محترم است. این شخص دارای روحی والا و رفیع است و می‌تواند در هر دو جهان فیزیکی و ماورائی حضور داشته باشد. بسیاری از رازهای هستی و خلقت برای گورو آشکار شده است. استاد درون به گذشته و آینده اشراف دارد. با ارواح در ارتباط است و هاله‌ی نورانی را می‌بیند. آنگاه که معرفت‌جو آمادگی و ظرفیت لازم را داشته باشد، استاد درون به سراغ او می‌آید. به یاد داشته باشید که این استاد درون است که شما را انتخاب می کند. اگر معرفت‌جو برای رسیدن به استاد درون تلاش فعال نماید، نتیجه‌ی معکوس می‌دهد، به عبارت دیگر اگر معرفت‌جو مدام طلب دیدار استاد درون را داشته باشد، به نتیجه نخواهد رسید. صدا زدن گورو و یا فرا خواندن او امری گستاخانه است. برای ارتباط با استاد درون باید متواضع و فروتن بود. گاهی اوقات جوینده در خواب، رویا و خلسه، ستاره‌ی آبی می‌بیند که بیانگر ارتباط قریب الوقوع با استاد درون می‌باشد.

آموزش‌های متافیزیک در دو بُعد ظاهری و باطنی انجام می‎شود. شروع آموزش‌ها عموماً با آموزش‌های فیزیکی یا ظاهری است، که شاگرد و استاد در بُعد فیزیکی هم‌دیگر را ملاقات کرده، آموزش‌ها را آغاز می‎کنند. پس از مدتی که شاگرد توانایی و ظرفیت لازم را کسب کند، استاد به شکل روحی و از درون در زمان خواب، رؤیا و یا خلسه بر او ظاهر می‌شود و آموزش‌های لازم را ارائه می‎کند؛ به این شخص استاد درون گفته می‎شود. استاد درون می‎تواند همان استاد ظاهری و فیزیکی باشد و یا می‎تواند فرد دیگری باشد. استاد درون می‎تواند در قید حیات باشد و یا این جهان خاکی را ترک نموده باشد. ممکن است برای شاگرد، استاد درون یک چهره‌ی آشنا و یا چهره‌ی جدید باشد. در هر شکل استاد درون در محل چشم سوم بر شاگرد ظاهر شده و او را آموزش می‎دهد. شاگرد نیز از طریق آجنا می‎تواند با استاد درون در ارتباط باشد.

قدرت ذهن، خرد، عقل، استدلال و بینش در چاکرای آجنا نهفته است. توانایی دست زدن به خلاقیت‎های بزرگ، توانایی آموختن و درس گرفتن از تجربه‎ها، توانایی ارزش‌یابی اعتقادات و نگرش‎ها و احترام گذاشتن به نظرات دیگران از جمله مسائل دیگری هستند که به چشم سوم مربوط می‎شوند. هر چند که عشق مربوط به چاکرای قلب (چاکرای اصلی شماره‌ی4) است ولی عشق‌های عرفانی و ماورایی به تیسراتیل ارتباط دارد. چشم سوم منشاء علم مطلق است.

از چشم سوم می‎توان مانند یک دوربین استفاده کرد و با آن می‎توان به سفر پرداخت؛ چشم سوم می‎تواند شخص را به هر کجا مجسم کند، ببرد، زیرا توسط تجسم راهنمایی می‎شود. همه‌ی افکار و احساساتی که ما به چشم سوم می‎فرستیم، انرژی جذب می‎کنند تا در نهایت به واقعیت تبدیل شوند. ممکن است این فرآیند چند روز تا چند هفته طول بکشد و با واسطه‎های متعدد به دست شخص برسد، اما اگر ثبات و پشتکار باشد، سرانجام به هدف خواهد رسید. به عبارت دیگر چشم سوم جایگاه یک فرآیند برهم کنش است؛ همه افکار و احساساتی که شما وارد آن می‎کنید، به طرز شگرفی فزونی یافته، دوباره پدیدار می‎شوند.

از آنجا که چشم سوم هر چه را که شخص بخواهد برآورده می‎سازد، مهم است که همیشه چیزهای خوب آرزو شود. هرگز برای کسی آسیب و زیان نخواهید. همواره برای همه‌ی نوع بشر و همه‌ی نژادها در سراسر جهان هستی بهترین را بخواهید، همیشه کسانی را که به شما آزار رسانده‎اند، ببخشید و برای آنها دعای خیر کنید. این توصیه برای حفاظت از خود شماست. زیرا مانع از این می‎شود که احساس رنجش و ناخشنودی شما ادامه پیدا کند و شما را تا سطح شخصی که درباره‌ی او فکر می‎کنید تنزل دهد. هم‌چنین خواسته‎های خود را با چیزهای آسان شروع کنید. سعی نکنید که از آسمان سکه‎های طلا ببارانید، این کار ممکن است ولی نه برای مبتدیان. اگر مشکل مالی دارید، بهتر است که برای افزایش درک و فهم خود دعا کنید.

چشم سوم پل برقراری ارتباط فکری با دیگران است. وقتی به هر دلیل خوشایند و یا ناخوشایند به فرد دیگری فکر کنیم، یک پل انرژی بین چشم سوم ما و او برقرار می‌شود که ما را به هم وصل می‌نماید. عوامل زیادی باعث می‌شود که ما به دیگران فکر نمائیم، از جمله: دوست داشتن، تنفر داشتن، طلب کار بودن، بدهکار بودن، ظلم کردن، مظلوم واقع شدن و ... تمام اینها باعث شده که به فرد دیگری فکر نموده، از طریق پل انرژی چشم سوم با او ارتباط برقرار نماییم. در این حالت اگر آن فرد از نظر علم و ایمان از ما بالاتر باشد، ما تا مرتبه‌ی او صعود می‌کنیم، ولی اگر پایین‌تر باشد، ما نیز تا مرتبه‌ی او نزول خواهیم کرد. اگر فکر کردن به شخصی و در نتیجه ارتباط با او از طریق چشم سوم موقت و گذرا باشد، این صعود و نزول نیز موقت و گذرا است. ولی در مواردی که به صورت دایم به فردی فکر نماییم، اتصال ما نیز دایمی بوده، صعود و یا نزول به مرتبه‌ی آن شخص نیز دایمی می‌شود.

کینه به دل گرفتن سبب شده که انسان دایم به شخص مقابل فکر نموده، با مکانسیم‌هایی که ذکر شد، به مرتبه‌ی آن شخص نزول نماید. برای همین توصیه شده که در این موارد اشخاص را ببخشید و از گناه آنها درگذرید و کینه‌ی آنها را به دل نگیرید. این در درجه‌ی اول به نفع خود شما است.

چشم سوم عامل بهره گرفتن از جادوی سیاه نیز می‌باشد. جادوی سیاه به معنی استفاده‌های منفی از توانایی‌های متافیزیکی و نیروهای ماورائی بر علیه دیگران می‌باشد. هدف از این کار آسیب رساندن به دیگران و اذیت نمودن آنها است. جادوی سیاه در فرهنگ‌ها و ملل مختلف به شیوه‌های متفاوتی به‌کار می‌رود. در جادوی سیاه با اعمال فیزیکی و ماورائی که انجام می‌شود، حجم زیادی انرژی منفی از چشم سوم عامل به سمت فرد مورد نظر ارسال می‌گردد، این انرژی‌های منفی با نمود فیزیکی و ماورائی خود تاثیرات منفی بر جسم و روان سوژه می‌گذارد.

Ajna Locationمکان چشم سوم

اسامی چشم سوم - دکتر مطلب برازنده

چشم سوم با اسامی مختلف خوانده می‎شود. از جمله: چشم دل، چشم درون، چشم دانش، چشم بصیرت، چشم شهود، چشم یگانه، چشم معرفت، چشم معرفت بین، چشم برزخی، چشم عقل، چشم فکر، چشم معنوی، چشم قلب، چشم دریا، چشم سرّ، چشم باطن، چشم باطن بین، چشم خرد، چشم برزخ ملکوتی، چشم بصیرت باطنی، چشم بصیرت مثالی، چشم بصیرت ملکوتی، چشم بصیرت نفس، چشم غیبی ملکوتی، چشم ملکوت، چشم ملکوتی برزخی، دیده‌ی بصیرت، دیده‌ی دل، دیده‌ی دریا، ستاره‌ی شرق، کبوتری از ملکوت، چاکرای ششم، چاکرای پیشانی، چاکرای گورو، چاکرای آگیا، دروازه‌ی اثیری، مرکز پیشانی، مرکز ابرو، مرکز فرمان، نقطه سیاه، تیسراتیل، تری کوتی، تری ونی، موکتا تری ونی، جنانترا، شیوانترا، برومادهیا، برامی‎ریها، دودال‌کانوال، نوکتی ساودا، آجنا و ...

چشم سوم بدان سبب گویند که چشم‌های فیزیکی راست و چپ را اول و دوم در نظر گرفته و دو تا حساب شده‌اند، پس این ساختار، چشم سوم نام گرفته است. در زبان انگلیسی نیز برای آن معادل همین عنوان یعنی Third eye به‌کار می‌رود.

چشم دل، عنوانی است که بیشتر در ادبیات و عرفان به‌کار می‌رود. معادل عربی آن «بصرِ قلب» است که در احادیث و روایات نیز به آن اشاره شده است. نبی گرامی اسلام، حضرت ختمی مرتبت، سید و سرور کائنات ـ که سلام و صلوات بر او و خاندانش باد ـ می‌فرمایند: «نیست بنده‌ای جز این‌که برای قلبش دو چشم است و آنها دیدنی نیستند و با آنها عالم غیب مشاهده می‌گردد. هر آنگاه خداوند اراده فرمود خیر بنده‌اش را، می‌گشاید چشم دلش را و می‌بیند آنچه غایب است از این چشمان»(عبادت عاشقانه، ص 77)
،آجنا یک کلمه‌ی سانسکریت به معنی فرمان، سرکردگی، سامان، اطاعت کردن، درک کردن و به‌طور کامل فهمیدن است. دروازه‌ی اثیری بدان سبب گفته می‌شود که چشم سوم راه و دروازه‌ی ورود به جهان اثیری ـ بخش دوم جهان هستی ـ می‌باشد.

چاکرا، مراکز ورود و خروج انرژی در هاله‌ی نورانی انسان می‌باشد. چاکراهای اصلی 7 عدد می‌باشند، که با شماره‌های یک تا هفت مشخص می‌شوند. چشم سوم منطبق بر چاکر


اسما خداوند متعال

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:پند و اندرز,عکس,عکس طبیعتآخر زمان,مرگ, فتنه,ایمان,جنگ,جهاد,توبه,امام,امام زمان,فراماسون,فراماسونری,دجال,رستاخیز,بیوتروریسم,کد,چله,امام,شیطان,شیطان پرستی,جهاد,داعش,جنگ,یمن,میانمار,هولوکاست,ایلومناتی,جادو,کابالا,صهیون,صهیونیسو,اسراییل,موسی,عیسی,سلیمان,نوح,جنگ نرم,اینترنت,اهنگ شیطان,رقص مرگ,, ] [ 11:5 قبل از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

نگاه سوم دریچه ایی بسوی روشنایی آرامـــــــــــــــــــــــــــــــش نیایـــــــــــــــــــــــــــــــش خودســــــــــــــــــــــــازی شـــــــــــــــــــــــــکرگزاری متجلی ساختن آرزوها و خواسته ها ♥♥♥♥♥♥ مــــــــــــــــــــــــــــراقبــــــــــــــــــــه ♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣ اگه از آن دسته انسانهای عجول وشتابزده هستید. اگه فقط نتیجه برای شما مهم است. اگه نمیتوانید صبر و حوصله پیشه خود سازید. اگه علت ها واما ها واگرها وچراهاباعث شده ناامیدی را پیشه کنید به نگاه ســـــــــــــــــــــوم ادامه ندهید نگاه سوم شکیابایی وصبر از شما میخواهدتا برای شما روشنایی به ارمغان آورد به نگاه سوم خوش آمدید ◘◘◘◘ انسانها باید بیاموزند که نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشق شان باشد، تنها کاری که می توانند بکنند این است که خودشان او را دوست بدارند . بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم هایی عمیق در قلب کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم، اما سال ها طول می کشد تا این زخم ها را التیام بخشیم . بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که به کمترین ها نیازمند است . بیاموزند انسان هایی هستند که ما را دوست دارند فقط نمی دانند که چگونه احساساتشان رابیان کنند . بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند اما به همان یک نقطه دو دید مختلف داشته باشند . بیاموزند کافی نیست که فقط دیگران را ببخشند بلکه باید بتوانند خود را نیز ببخشند. دیگر وبسایت و وبلاگ های ما balhayeparvaz.loxblog.com وnegahesevom2.loxblog.com وzarrinmadarkavir.ir وfakharii.loxnlog.com
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



پخش ویدیو